درباره مينياتور (ویکی پدیا) ايران تفسيرهاي گوناگون شده و كتابها نوشته شده است كه متأسفانه بفارسي خيلي كم ترجمه گرديده است ولي مطلبي كه قابل توجه ميباشد ناشناس ماندن خصوصيات و سبك و شيوه مينياتور سازي است كه بسياري از مردم بسليقه خود آنرا درك ميكنند و اغلب با حقيقت مطابقت ندارد.
براي آشنائي با مينياتور ايران ناچار يك رشته اطلاعات و سوابق امر لازم است و بدون شناسائي سبكها و تحولات گذشته، آن آشنائي واقعي حاصل نميشود. قبل از اينكه با سوابق تاريخي مينياتورسازي در ايران آشنائي حاصل شود ناگزير بايد دانست كلمه مينياتور از كجا و چگونه در زبان معمول امروز ما مصطلح گرديده و هر شاگرد دبستان معني ظاهري و كلي آنرا مي فهميد. زيرا همه ميدانند كه اين كلمه از زبان فرانسه در تكلمات امروز وارد شده ولي كمتر كسي متوجه ميشود بچه وسيله و از چه تاريخ در فارسي امروز مصطلح و متداول گرديده است.
بدون ترديد اين كلمه مينيلتور كه درلغت بمعني كوچكتر نشان دادن و در اصطلاح بنقاشي ظريف و يا با تذهيب اطلاق ميگردد بيش از چهل تا پنجاه سال نيست كه در زبان ما جاري شده و قبل از آن هرگز مردم عادي حتي باسواد هم معني اين كلمه را نميدانستند. تنها افراد معدودي كه بزبان فرانسه كاملاً آشنائي داشتند بعنوان يك لغت خارجي معني آن را ميفهميدند.
مصطلح شدن لغت مينياتور در زبان فارسي دو دليل اساسي دارد.
اول اينكه نقاشي بسبك اروپائي از قرن 18 در سبك نقاشان ايراني نفوذ خود را آغاز كرد و در سراسر قرن نوردهم بتدريج زياد ميشود تا بحدي كه در اوايل قرن بيستم نقاشي كلاسيك در ايران سبك و شيوه مشخصي بشمار آمد. نمونههاي نقاشي از دوره زنديه و اوايل و اواسط و اواخر قاجاريه و آثار نقاشي استاد كمال الملك مؤيد اين موضوع است.
دوم بر اثر توجه مستشرقين به آثار ايران هئيتهاي باستان شناسي فرانسوي كه در اوايل قرن بيستم بايران آمدند ضمن كاوشهاي علمي و كشف آثار باستاني، كتب خطي داراي مجالسي مينياتور قديمي و قطعات نقاشي قديم ايراني را جمعآوري ميكردند و در اين جستجو بتدريج كلمه مينياتور را متداول كردند. در سال 1309 شمسي كه بامر رضا شاه بمنظور تجديد حيات هنرهاي ملي ايران مؤسسه صنايع قديمه تأسيس گرديد و مقرر شد رشتههاي نقشهكشي قالي و كاشي و مينياتور – تذهيب – زري بافي – منبت كاري – خاتم سازي و غيره ايجاد گردد روي كلمه مينياتور بحثي مفصل بعمل آمد و در نتيجه آن كلمه نقاشي را بنقاشان كلاسيك اختصاص دادند و رشته مينياتور را بهمان لغت اروپائي مينياتور ناميدند و از آن تاريخ رسماً كلاس مينياتور در مؤسسه صنايع قديمه افتتاح شد و بتدريج كلمه مينياتور در زبان فارسي رايج و مصطلح گرديد تا امروز كه هركسي معني كلي و مفهوم آنرا بخوبي ميفهمد.
![]()
خلاصه ، كلمه مينياتور كه در اصل يك لغت فرانسوي است ثابت شد كه اين كلمه در نيمه اول قرن بيستم در زبان فارسي امروز ما مصطلح گرديده و اگرچه معني واقعي آن به مينياتورهاي ايراني يا كشورهاي ديگر منحصر نمي شود و هر نوع شيئي هنري ظريف و ريز را به هر سبك و شيوهاي كه ساخته شده باشد مينياتور ناميدهاند ولي فعلاً در ايران به نقاشيهاي ايراني چه قديمي و چه جديد كه از سبك و روش اروپايي پيروي نكرده و رنگ و خصوصيات نقاشي ملي ايران از آن احساس شود مينياتور ميگويند.
اكنون كه دانستيم مينياتورهاي امروز ايران همان نقاشيهاي تحول يافته قبل از نفوذ هنر غرب يعني نقاشي كلاسيك اروپا و بالاخره سبك امپرسيونيزم و به دنبال آن شيوههاي مدرن اروپا ميباشد، لازم است بدانيم كه مكاتب مينياتورهاي ايراني از قرون بعد از اسلام آغاز ميگردد زيرا هنر قبل از اسلام كه حجاري هاي عظيم و كاشي و سفال و بسياري از آثار باستاني آن دوران باقيمانده ثابت ميكند كه نقاشيهاي بزرگ ديواري و كتب و غيره نيز وجود داشته لكن به علت طول زمان از بين رفته و كمترين اثر نقاشي روي ديوارها يا روي پوست و چرم و غيره بدست نيامده است. تنها اثري كه از دوران هخامنشي بوسيله باستان شناسان شرقي بدست آمده يك قطعه قاليچه است كه سبك و شيوه دوره هخامنشي نشان ميدهد. بنابراين در مورد سبك روش نقاشيهاي ايران قبل از اسلام بحث وارد نيست.
هنر ايران در قرون اوليه بعد از محو شدن شيوه هاي حجاري و نقاشي دوره ساساني با ابتكاراتي در خطوط عربي آغاز مي گردد. آثار و شواهد بسيار در دست است كه بهترين نسخ قرآن مجيد و خطوط تزئيني مختلف عربي بوسيله هنرمندان مبتكر ايراني نوشته شده است. دليل قاطع اين است كه هنرعرب قبل از تسلط اسلام بر ايران و بكار افتادن هوش و استعداد ايرانيان در راه مذهب مقدس اسلام قابل توجه نموده و آنچه آثار نفيس و پر قيمت بنام هنر عربي بدست آمده مربوط به ادواري است كه ايرانيان دين مبين اسلام را پذيرفته و در اين راه ذوق و قريحه ذاتي خود را با عشق و علاقه سرشار بكار بردهاند.
ايرانيان بعد از ابتكار در خطوط عربی براي تزئين كتب خطي ـ خلفاي اسلامي راـ به ذوق آورده و بتدريج نتيجه گرفته تا حواشي و سر لوح و آغاز و ختام كتب مقدس را بوسيله ساقه هاي گل و برگ با طلاي ناب تزئين نمايند. در نتيجه ديري نگذشت كه هنر تذهيب كاري و گردشي هاي اسليمي و خطائي را ابتكار نموده و رايج و ساختند.
كلمه اسليمي در اصل همان اسلامي است كه هنرمندان ايراني براي تركيب بندي تذهيب اختراع نمودند و چون قبل از اسلام وجود نداشته و در دورهاي ابتكار شده كه ايرانيان مسلمان شده بودند لذا نام اسليمي به آن دادند.
بعدها تركيب بندي اسليمي و خطائي كه از گل برگهاي تزئيني و نقاشي مي شد براي نقش پارچه و قالي و كاشي كاري مساجد نيز مورد استفاده قرار گرفت و تا امروز هم ادامه دارد. لازم به تذكر است كه نقوش تزئيني اروپائي كه در حواشي كتب خطي و همچنين تزئين بناهاي تاريخي رم ـ پاريس و وين نقاشي شده به خوبي نفوذ تركيب بندي اسليمي و خطائي ايران را نشان مي دهد.
خلاصه درباره سبكهاي مينياتور سازي ايران از بعد از اسلام بود و تذكر داده شد كه در قرون اوليه بعد از ظهور اسلام هنرمندان با ذوق ايراني اجازه تزئين و تذهيب كتب مقدس را بدست آوردند و طلاكاري حواشي و سر لوح كتاب و طرح هاي اسليمي و خطائي و گردشها و تركيببندي آنها را به شيوه مخصوص كه امروز آنرا استيليزه مينامند ابتكار كردند.
بعدها اين ابتكار توسعه پيدا كرد و طرح اسليمي و خطائي در قالب اصول و قواعد معيني در آمد كه در دوره سلجوقي و مغول و تيمور علاوه بر تذهيب كاري در كتابها براي كاشيكاري و نقشههاي فرش نيز مورد استفاده قرار گرفت.
بدنبال ابتكار طرح نقوش تزئيني، نقاش از تصاوير و قصهها نيز آغاز گرديد كه مينياتورهاي دوره بغداد سر آغاز آنها است.
مينياتورهاي مكتب بغداد بعلت فاصله زيادي كه با هنر قبل از اسلام دارد بكلي سبك و شيوه متداول ايران قبل از اسلام را از دست داده و در عين حال كه يك نوع نقاشي بدوي و مبتكرانه را نشان ميدهد و فاقد و مهارت و قدرت هنري است.
از طرز كار و نمونه هاي مينياتور مكتب بغداد به خوبي احساس ميشود كه سازنده در يك محيط سابقهدار هنري نشو و نما نكرده و سبك و شيوه او مسبوق به سابقه هنري تكامل يافته نبوده است.
در عين حال مينياتورهاي مكتب بغداد نتيجه ذوق سرشار هنرمنداني است كه سالهاي متمادي تشنه ابداع بودهاند ولي محيط اجازه ظاهر شدن را به آنها نميداده تا اينكه بتدريج بآمال خود راه يافته و اين نمونه هاي كم رشد ولي عميق را به جهان هنر عرضه نمودند. بيشتر آثار مينياتور مكتب بغداد از قصهها و روايتهاي مذهبي الهام گرفته و آنها را به شيوه ساده و ابتدايي خود مجسم مينمايد.
اكثريت قريب به اتفاق هنرمنداني كه در بغداد گرد آمدند از اهالي مختلف ايران بودند و اين هنرمندان ايراني سبك و شيوه ابتكاري خود را از طريق مركز خلفاي اسلام يعني بغداد به دورترين بلاد اسلامي از هند تا اسپاني روانه كردند.
آثار باستاني در كليه كشورهاي خاورميانه و هندوستان و جنوب اسپاني و بعضي از كشورهاي افريقايي دليل مثبت اين بحث است.
در مينياتورهاي دوره بغداد، تناسب تصاوير، بسيار مبتدي است زيرا استادان ماهري براي تعليم وجود نداشته و هنرمندان باتكاء دستور رؤساي قبايل عرب كتب خطي را باذوق و استعداد خود ساخته و مبتكرانه مطابق سفارش آنها مصور مي كردند و چون در شهر بغداد جمع بودند سبك و شيوه نزديك به هم بوجود آمد و چون اغلب اين هنرمندان ايراني بودند روش آنها كم كم به ساير شهرهاي ايران نفوذ كرد و تا دوران سلجوقيان كه نقاشي ايران ترقي محسوس نمود ادامه داشت.
در شماره آينده درباره سبك مينياتورهاي دوره سلجوقي بحث خواهد شد.
منبع : مجله هنرمند